کد مطلب:5781 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:153

ادعای دروغین مسیلمه
مسیلمه در سال دهم هجرت اسلام آورد. وی پس از بازگشت به زادگاه خود، در یمامه، ادعای رسالت كرد! دعوت او، متأثّر از یك جریان سیاسی مرموز بود كه دستگاه روم به آن دامن می زد و البته بعضی از گروه ساده اندیش نیز او را اجابت می نمودند و گروهی نیز با اغراض سیاسی و عناد با نظام اسلامی، علی رغم اطلاع از ادعای دروغین او، به تبلیغ او می پرداختند. منطق آنان این بود كه: دروغگوی یمامه بهتر از راستگوی حجاز است. در پایان آخرین ماه سال دهم هجرت، دو نفر از یمامه به مدینه وارد شدند و نامه ای از مسیلمه به پیامبر خداصلی الله علیه وآله تسلیم كردند. او در نامه خود نوشته بود: من در امر نبوّت، شریك تو قرار داده شده ام...

رسول خداصلی الله علیه وآله از خیره سری و تهی مغزی مسیلمه برآشفت و در پاسخ وی، چنین نوشت:

به نام خداوند بخشنده مهربان. نامه ای است از محمّد، رسول خدا به مسیلمه دروغ گو، سلام بر پیروان هدایت، روی زمین متعلق به خدا است و به هر كس از بندگان صالح خود كه بخواهد واگذار می كند و سرانجام نیك از آن پرهیزكاران است [1] .


[1] سيره ابن هشام، ج2، ص600.

مقارن با ادعاي مسيلمه، اسود بن كعب العنسي در يمن ادعاي نبوت كرد. پس از رحلت رسول خداصلي الله عليه وآله، نخستين برنامه دستگاه خلافت، سركوبي مرتدان عرب بود. سيره ابن هشام، ج2، ص599.